به طعم کریمانه

تا لطف "حسن" هست، گدایی عشق است***اصلا ؛ همه چیز "مجتبایی" عشق است ...

تا لطف "حسن" هست، گدایی عشق است***اصلا ؛ همه چیز "مجتبایی" عشق است ...

به طعم کریمانه

میل به خدمت و تحمل سختی های آن را هر چه می توانید در جان خود گسترش دهید
امام خامنه ای
به نام او که الفبای عشق را یادمان داد تا اگر ادعای عاشقی کردیم نگویند گزافه است
پرهایمان پر از خیال بود و دلهایمان پر از آشوب، هرکدام در گوشه ای مشغول دلواپسی های خود بودیم و نمی دانستیم که مقیاس های زمینی و آسمونی، زمین تا آسمان فرق دارند.
تا اینکه لطف کریمانه امام حسن علیه السلام ما را دور هم جمع کرد.

*******************************
نشسته ام بنویسم گدا، گدا آقا
چقدر محترم است این گدای با آقا
نشسته ام بنویسم حسن، کریم، کرم
مدینه سفره آقا، بروبیا، آقا

*******************************

آری همگی دور سفره امام کریم جمع شدیم تا به خیال خودمون به آنان که در محاسباتمان محروم بودند یاری برسانیم اما زهی خیال باطل ! پیش از آنکه دستی را به محبت بفشاریم دست نوازش را بر سر خویش احساس کردیم و پیش از آنکه بذری بکاریم جوانه های عشق در دلمان رویید پیش از آنکه کلمه ای بیاموزیم درس زندگی آموختیم.
آنان با یک نگاه و یک دعا چیزی را نصیبمان کردند که ما یک عمر در پی آن بودیم. ره توشه ی ما عشق شد.اکنون ما سفیر عشق شدیم و حیفمان آمد شما را از این توشه بی نصیب بگذاریم

در خانه کریم کفایت نمی کند.یک لقمه نان گرفتن و مهمان شدن فقط......؟؟؟؟؟

ان شاا...با دعای خیرتان این گروه در مناطق سیستان و بلوچستان همچنان میهمان این سفره کریمانه باشد وبه برکت آن تمام دوستان را در آن سهیم کند.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

۱۵:۰۱۱۹
تیر

فضای مجازی، صبح روز قدس.


-مگه ما مسلمون نیستیم؟ مگه نمیگیم آمریکا و اسرائیل دشمن اسلام اند... تا حالا شده بشینیم مثه آقامون امام علی ع برای دشمنامون دعا کنیم، تا به راه راست هدایت بشن؟

-تا کی مرررگ مرگ مرگ مرگ؟

-بنظرتون با مرگ و نفرین ملت ما چیزی درست میشه؟؟ اگه قرار بود درست بشه پس چرا تا الان طول کشید؟

-دیگه نمیشه به حرفای کسی اعتماد کرد...ایشالا به امید ظهور آقا امام زمان.

تکستهای پاسخ بالا میاد. هر کسی به نحوی از تظاهرات و روز قدس دفاع میکنه.

خیلی اهمیت به همه ی تکستها نمیدم. بعضی لجبازی، بعضی ابراز وجود و ... اما تکست های کیوانی!

-ما به عنوان یه انسان که خطاکاره و از گناه مصون حق نداریم هیچ شخصی رو زیر سوال ببریم، اگر شب کسی رو در حال گناه دیدی، صبح آنگونه در موردش قضاوت نکن. شاید سحر توبه کرده باشد.

-ما مسئول تمام کشورهای دنیا نیستیم، اگر نیاز به اصلاح باشه فعلا باید بریم داد بزنیم مرگ بر اختلاس، مرگ بر فقرو ... مردم ما دارن با مرگ دست و پنجه نرم می کنند. شرایط شون بهتر از جنگ زده ها نیست.

-بنده معصوم نیستم و خدا هم نیستم، نمی تونم اجازه بدم واسه ملتی آرزوی مرگ کنم.

-شرایط ایران بهتر نیست. فقر، فحشا، دزدی، دست فروشی، کودکان کار، اعتیاد و ... .

بنظر بیشتر از بقیه دلش برای مردم سوخته. حتی برای آمریکا. اینقدر که به خودش اجازه نمیده، آرزوی مرگ کنه!!!

مدتی با هم بحث می کنیم. رو به من گفت: "شما که یمنی هستید(اسم ایدی بنده در فضای مجازی، من یمنی ام.) تا حالا رفتید سر بزنید به بیمارستان ها؟؟ تا حالا شده سری به کودکان کار بزنید؟

به اینجای صحبت که رسید، ناخودآگاه تنها جهادی عمرم در نظرم مجسم شد. همه ی اون صحنه ها، مسجد، کپرها، چهره ی معصوم بچه ها و ... .

-تکست طولانی سید مصطفی در مورد رفع ابهامات در مورد تظاهرات.

و بعد تکست هایی که انگشت اتهام شون رو به سمت کیوانی نشونه رفتن:

-همه جملاتتون آدم رو یاد بی بی سی فارس میندازه. احسنت به این انتخاب.

-رسانه های بیگانه چنان دارن مخ شویی می کنن که دیگه جایی واسه قانع کردن نمیزارن.

و بعد دفاعیات کیوانی:

-من تا حالا شاید دوبار هم بی بی سی فارسی ندیدم.

-من دارم حرف دل مردم بدبختی رو میزنم که هیچ بلندگویی ندارن.

فرصت نیست که جواب بدم به کیوانی. باید برم. صدای قرآن قبل از راهپیمایی روز قدس شنیده میشه. باید برم! تکستها بالا میاد...

سید مصطفی رو به کیوانی:

-بخاطر اهداف سیاسی، آخرت خودتونو به باد ندید.

و باز تلاش های کیوانی برای اثبات این که عضو هیچ جناحی نیست و فقط بخاطر مردم این حرف رو میزنه.

باید برم! باید رفت!! ولی کاش فرصت بود برای گذاشتن تکست:

-         می دونم واقعا به دردهای مردم فکر کردید. مطمئنا بخاطر خود مردم با راهپیمایی رفتن، مخالفید. قطعا عضو هیچ حزب یا گروه سیاسی نیستید ولی...

ولی من زبیده ای رو می شناسم که بزرگترین آرزوش ظهور آقا و مولامون صاحب الزمانه. زبیده ای اهل جایی که خیلی ها میگن یکی از محرومترین نقاط کشور، در حساس ترین نقاط امنیتی کشور! همونها که شما ناآگاهانه و خیلی ها هم آگاهانه، در یک همچنین روزهایی یادشون میاد. روز قدس یادشون میاد از محرومیت های مردم خودشون و فردا فراموششون میشه.

من زبیده ای رو میشناسم که اینقدر مظلومیت ها رو دیده که یادش رفته خودش در منطقه ای محروم زندگی میکنه. تمام هم و غمش شده تلاش برای ظهور،  تلاش برای محرومیت زدایی  فکری، تلاش برای بیدار کردن!

امروز که قراره چند قدمی رو برای مردمی مظلوم راهپیمایی کنیم، ما دم از درد و محرومیت در کشورمون میزنیم. از من بپرسید میگم ما خیلی و خیلی و خیلی محرومتریم. محرومیم از آزاده بودن. آزادگی در تفکر، آزادگی در عمل. جناب کیوانی! شما به درد مردم فکر کردید اما کم! کاش مثله زبیده ی عزیزم افق نگاهمون رو بالا برده بودیم. کاش درد مردم رو اونطور دیدیم که زبیده دیده. گاهی فکر می کنم؛ فضای مجازی، رسانه ها و ارتباطات زیاد ما رو از فکر کردن محروم کرده و شاید سطح فکرها بالا میرفت اگر همه میتونستن، در یک فضای حقیقی جهادی برن.

**********************************************************************

پی نوشت:

-جهادی رو نمی فهمم. اغراق نیست اگر بگم " نگاه و تفکر جهادی در هر مسئله ای، رودست هر تفکر و نگاهی میزنه."

-خوشحالم از اینکه... زبیده ای رو می شناسم!

-کاش جهادی بودم! اللّهم ارزقنا جهادی!!

- در رابطه با راهپیمایی روز قدس، رجوع کنید به http://qaraati.noornet.net/fa/quranlessonview.html?ItemID=5872

۱۵:۰۹۱۱
تیر

 

بسم ربّ الحسن

گل مراد تو آن گه نقاب بگشاید

که خدمتش چو نسیم سحر توانی کرد

milad2

ابری به بارش آمد و باران عشق ریخت
جانی دوباره بر تن بی جان عشق ریخت

جبریل آمد و هو رب الکریم خواند
آیات محکمات به قرآن عشق ریخت

لایمکن الفرار من العشق خواند و بعد
در پایه‌های سست و پریشان عشق ریخت

دستی کشید بر سر عشق و به لطف خویش
نظمی به حال بی سروسامان عشق ریخت

با تیشه، ریشه‌ی غم هجران زد و سپس
«
شوق وصال یار به دامان عشق ریخت»

قفل شکسته‌ی دل ما را کلید شد
آزادی دوباره به زندان عشق ریخت

مژگان خویش را به تماشا کشید و بعد
صدها هزار رخنه به ایمان عشق ریخت

از کوثر زلال سر انگشت خود کمی
در خمره‌های مستی رندان عشق ریخت

در آسمان صبر، خداوندگار شد
«
زیباترین ستاره‌ی دنباله دار شد»

 milad1

ای اولین سلاله‌ی مولا خوش آمدی
خورشید خانواده‌ی طاها خوش آمدی

بعد از علی تو سرور و مولای عالمی‌

ای دومین امام دو دنیا خوش آمدی

ترکیب بند سوم دیوان آب‌ها
زیباترین سروده‌ی دریا خوش آمدی

«یا ایها الکریم تقبّل دعائنا»
ذکر قنوت حیدر و زهرا خوش آمدی

(اقصی) و (کعبه) رو به شما سجده می‌کنند
ای قبله گاه سوم دل‌ها خوش آمدی

یوسف فقط تجلّی یک لحظه‌ی تو بود
ای عشق واقعی زلیخا خوش آمدی

پیغمبران برای مناجات آمدند
طور کلیم و دیر مسیحا خوش آمدی

«والتّین» که محکمات خدا مدح تو کنند
«
انجیر سبز » عالم معنا خوش آمدی

 milad2

شکر خدا که ما همه فرمانبر توأیم
نوکر اگر شدیم ولی نوکر توأیم

یا ایها لکریم، دلم مبتلایتان
جان تمام عالم هستی فدایتان

آقا من از ازل به شما دل سپرده‌ام
نذرم نموده مادرم اصلا برایتان

هدیه به خیر مقدمتان جان می‌آورم
ناقابل است گر که بمیرم به پایتان

ای سفره دار، بخشش تو بی نهایت است
صدها هزار حاتم طائی گدایتان

گنجینه لغات کم آورده پیش تو
لفظ (کرم) خجل شده از لطف‌هایتان

آن قدر پیش حضرت حقّی عزیز که
حتی قسم به اسم تو خورده خدایتان

با هر فقیر و رهگذر هم سفره می‌شوی
جانم فدای این همه لطف و صفایتان

 milad1

هرگز کسی به ذات شما پی نمی‌برد
ای انتهای راه خدا ابتدایتان

باد صبا که می‌گذری از سرای یار
لطفی کن و ببر سخن ما برای یار

راهت اگر رسید به کوی امام ما
حتما به محضرش برسان این پیام ما

با یار ما بگو که نثار تو می‌شود
روزی هزار بار درود و سلام ما

ما نوکر قدیمی این خانواده‌ایم
روز الست قرعه در آمد به نام ما

از روز اولی که به تو دلسپرده ایم
دنیای تلخ مثل عسل شد به کام ما

کار گدا و نوکرتان پادشاهی است
بالاتر است از همه عالم مقام ما

آقا قسم به جان خودت که نبود و نیست
جز نوکری درگهتان در مرام ما

تو عشقی و به مدح تو حافظ چنین سرود
آن پیر خوش قریحه و شیرین کلام ما

«هرگزنمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده‌ی عالم دوام ما»

milad2

جبریل آمده، به لبانش ثنای تو
شعری بخواند از من و حافظ برای تو

«گر می‌فروش حاجت رندان روا کند»
درد قدیمی دل ما را دوا کند

«عمری گذشت و تا به امید بشارتی»
ما را به ماجرای خودش آشنا کند

«با این گدا حکایت آن پادشا بگو»
باشد که پادشاه کرم بر گدا کند

«باغ بهشت و سایه ی طوبی و قصرحور»
یک ذره لطف اوست که در حق ما کند

«من ترک خاک بوسی این در نمی‌کنم»
حتی اگر که خاک مرا کیمیا کند

«بیچاره ما که پیش تو از خاک کمتریم»
شاید که کیمیای تو ما را طلا کند

«فردا اگر نه روضه‌ی رضوان به ما دهند»
ما را بس است گوشه‌ی چشمی به ما کند

«از نامه‌ی سیاه نترسم که روز حشر»
مردی کریم آید و من را جدا کند

از این به بعد لفظ دعا یا حسن شود
ذکر رکوع و سجده ی ما یا حسن شود
milad3